کد خبر: ۶۴۶۴
۲۱ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۰

مهربانی به سبک خانواده صفدری در ماه مهر

ماجرا از روزی شروع شد که همسر آقای صفدری متوجه شد فرزند یکی از آشنایان به خاطر مشکلات مالی نمی‌تواند به مدرسه برود. او پس از گفتگو با همسرش برای آن دانش‌آموز لوازم‌تحریر تهیه کرد و او را به مدرسه فرستاد.

بعضی شهروندان با آغاز سال تحصیلی جدید، ماه مهر را با مهربانی پیوند می‌زنند و شرایط آموزشی را برای دانش‌آموزان نیازمند فراهم می‌کنند تا آن‌ها هم از ادامه تحصیل بازنمانند، درست مانند خانواده آقای صفدری که هفت‌سال است در این کار خیر سهیم شده‌اند و هر‌سال بیشتر از سال قبل تلاش می‌کنند.

ماجرا از روزی شروع شد که  همسر آقای صفدری متوجه شد فرزند یکی از آشنایان به خاطر مشکلات مالی نمی‌تواند به مدرسه برود. او پس از گفتگو با همسرش برای آن دانش‌آموز لوازم‌تحریر تهیه کرد و او را به مدرسه فرستاد.

لذت این کار آن‌قدر برای او و همسرش شیرین و به‌یادماندنی بود که نه‌تن‌ها آن را فراموش نکردند، بلکه سبب شد کارشان را ادامه دهند. سال آینده آن کیف به ۱۰ کیف رسید، سال بعد بیست‌کیف و امسال هم تعدادشان به صدعدد رسیده است. ناگفته نماند داخل این کیف‌ها تعدادی دفتر، مداد، مدادپاک‌کن و تراش هم می‌گذارند.ما زمان توزیع کیف در قلعه سرهنگ با آن‌ها همراه شدیم؛ هر‌چند خانم صفدری دوست نداشت نامی از او در این گزارش نوشته شود.  

دعای خیر مردم بدرقه راهمان

اولین بارشان نیست که به این روستا سر می‌زنند؛ برای همین بچه‌ها آن‌ها را به‌خوبی می‌شناسند. به محض حضورشان در روستا تعدادی دختر‌بچه دوان‌دوان به سمت ماشین می‌آیند تا مثل سال‌های قبل لوازم تحریرشان را بگیرند.

یکی از میان آن‌ها صدایش می‌آید «عمو این دختر همسایه ماست. امسال می‌رود کلاس اول. می‌شود به او هم کیف بدهید؟» دیگری هم دختر‌خاله‌اش را معرفی می‌کند.

تعدادشان به پانزده‌نفر رسیده است. هر کدامشان که کیف‌ها را می‌گیرند بدون آنکه بازش کنند و ببینند درونش چیست، کیف را بغل می‌گیرند و برق شادی در چشمانشان موج می‌زند.

تعدادی از والدین هم به جمع ما اضافه می‌شوند و ضمن تشکر از خانواده صفدری در ازای هزینه این لوازم‌تحریر دعای خیرشان را بدرقه این خانواده می‌کنند. از نظر مژگان خانم، این بهترین هدیه برای آن‌هاست و تأثیر این دعا‌ها را در زندگی‌شان دیده‌اند.

خانمی جلو می‌آید و می‌پرسد: برای دانشجو کیف ندارید؟ برای دخترم می‌خواهم. حسن صفدری در جوابش می‌گوید: ما فقط برای دوره‌های اول و دوم ابتدایی لوازم تهیه می‌کنیم.

مژگان به ما  توضیح می‌دهد که هم‌کلاسی دخترش ساکن این رو ستا ست.  دخترش متوجه شرایط هم‌کلاسی‌اش می‌شود و موضوع را با والدینش مطرح می‌کند. آن‌ها هم برای آن دانش‌آموز لوازم‌تحریر تهیه می‌کنند. روستا در چندقدمی خانه‌شان قرار دارد، سری به آنجا می‌زنند و متوجه حضور دیگر دانش‌آموزان این روستا می‌شوند. آن‌ها که دست به خیر دارند، تصمیم می‌گیرند به دانش‌آموزان این محدوده هم کمک کنند.

در طول سال حواسمان به بچه‌ها هست

ماجرا از روزی آغاز می‌شود که  مژگان خانم نیت می‌کند به کودکی که ممکن است از تحصیل جا بماند، کمک کند. لذت این کمک سبب می‌شود تصمیم بگیرد کارش را ادامه دهد. اولین گزینه‌ای که به ذهنش می‌رسد، کودکان کار است. برای همین به‌سراغ آن‌ها می‌رود و سعی می‌کند با تعدادی از آن‌ها ارتباط دوستانه برقرار کند تا بتواند درباره شرایط تحصیلی‌شان از آن‌ها بپرسد.

او می‌گوید: کودکان از شرایط فقر مالی خانواده، بیشترین آسیب را می‌بینند. اگر به آن‌ها کمک نکنیم، آینده‌ای بد خواهند داشت. به همین دلیل تلاش می‌کنیم با این کمک اندک، آینده‌ای بهتر برایشان ترسیم کنیم.

او تعریف می‌کند: پس از اینکه اعتمادشان جلب شد، درباره درس‌خواندنشان از آن‌ها می‌پرسیم و اهمیت این موضوع را به آن‌ها می‌گوییم. اگر شرایطشان مهیا باشد، از آن‌ها می‌خواهیم ما را به والدینشان معرفی کنند، تا بتوانیم برای تحصیل به آن‌ها کمک کنیم.

هر‌چند تعداد کمی از آن‌ها اجازه داده‌اند، همین هم برای ما غنیمت است. ما از آن‌ها می‌خواهیم فرزندشان را به مدرسه بفرستند، درعوض هزینه لوازم‌تحریر، ثبت نام و لباس مدرسه را می‌دهیم. البته در طول سال آن‌ها را رصد می‌کنیم که درسشان را ادامه دهند. اگر هم مدرسه هزینه‌ای بخواهد آن را واریز می‌کنیم.

 

مهربانی در ماه مهر

 

به اندازه توان کمک کنیم

خانواده صفدری یک دختر و یک پسر دارند که هنوز برایشان لوازم تحریر تهیه نکرده‌اند، آن‌ها اغلب اوقات فرزندانشان را برای توزیع لوازم تحریر با خودشان می‌برند تا این کار را یاد بگیرند و در آینده ادامه دهند.

مژگان خانم می‌گوید: اگر هر شهروندی به اندازه‌ای که توان مالی‌اش اجازه می‌دهد، به نیازمندان کمک کند، آسیب‌ها و ناهنجاری‌های ناشی از فقر کاهش می‌یابد و کودکان در سایه امنیت مالی و روانی به زندگی و تحصیلشان ادامه می‌دهند.

ما برای اینکه مطمئن باشیم کمک‌هایمان به دست نیازمند واقعی می‌رسد، خودمان می‌گردیم یا از اطرافیانمان می‌پرسیم تا آن‌ها را به ما معرفی کنند و به‌صورت مستقیم کمک می‌کنیم.

یکی از دلایلی هم که نمی‌خواهند تصاویرشان در این گزارش باشد، همین است که گمنامی‌شان موجب امنیت خاطر این افراد باشد.
 حسن صفدری که تا این لحظه سکوت کرده است و به حرف‌های ما گوش می‌کند، ادامه می‌دهد: طی این چند‌سال یاد گرفته‌ایم کمک‌کردن اصولی دارد. کمک‌کردن را نباید مناسبتی یا به اول مهرماه، نوروز یا روز‌های خاص محدود کرد. شیوه ارائه کمک هم مهم است.

هنگامی‌که به‌همراه همسرم تصمیم گرفتیم به‌صورت ویژه به فراهم‌کردن شرایط تحصیل دانش‌آموزان دوره‌های اول و دوم ابتدایی بپردازیم، تلاش کردیم در حد توان خودمان همه ابعادش را در نظر بگیریم؛ به‌همین‌دلیل سعی می‌کنیم به تعداد کمی از افراد کمک کنیم، اما این کمک ما مؤثر باشد.

اینکه شغل پدر یا مادر آن کودک فراهم باشد، سقفی بالای سرشان داشته باشند، مشکلات معیشتی و خانوادگی نداشته باشند، در تحصیل و موفقیت کودکان اهمیت دارد؛ ما نمی‌توانیم برای رفع همه این مشکلات به آن‌ها کمک کنیم.  کمک‌های ما به‌جز لوازم‌تحریر به توزیع بسته معیشتی برای خانواده برخی دانش‌آموزان و هزینه‌های تحصیلی‌شان طی همان سال ختم می‌شود.

حسن‌آقا با اشاره به اینکه در سال جاری حدود ۵۰ میلیون تومان  هزینه کرده‌اند، می‌گوید: برای خرید لوازم سعی می‌کنیم اجناس با‌کیفیت را به‌صورت کلی خریداری کنیم. در این مسیر خانواده‌هایمان نیز ما را همراهی می‌کنند.



* این گزارش سه شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۲ در شماره ۴۰۳۴ شهرآرا محله منطقه ۷-۸ به چاپ رسیده است.

ارسال نظر